گزیده - شازده حمام - مناعت طبع

ساخت وبلاگ

تمام زن‌های فقیر محله ما ... با مناعت طبع زندگی می‌کردند. سکینه کور دختر بی‌بی رباب ملا هم ماسوره ور می‌کرد و از کسی کمکی دریافت نمی‌کرد. حتی وقتی که ... او پیر شده بود و دگیر ماسوره‌ای هم نبود و همه کارها با وسایل مدرن برقی انجام می‌شد باز سکینه کور رویه گیوه می‌بافت و از کسی پول قبول نمی‌کرد. وقتی در مشهد دانشجو بودم موقع عید نوروز به یزد رفتم. مادر سکینه کور، مرده بود. او با اندک مزدی که بابت بافت رویه گیوه به دست می‌آورد زندگی بسیار فقیرانه داشت. من 50 تومان که در سال 1347 ارزشی داشت به او دادم. سکینه نمی‌گرفت. وقتی اصرار کردم، گفت نمی‌خواهم دستت را کوتاه کنم و پول را از من گرفت. بلافاصله پول را به من برگرداند و گفت به نیت من یا به محتاجی بده یا در حرم امام رضا (ع) بینداز. در آن زمان کل زندگی سکینه بی‌بی رباب ملا کمتر از 50 تومان ارزش داشت. نصف یک زیلوی پارۀ ده ساله، یک قابلمه، دو تا بشقاب و یک چراغ سه فتیله‌ای و یک رختخواب و بالش پاره زندگی او را تشکیل می‌داد. مناعت طبع یعنی این.

از کتاب شازده حمام نوشتهٔ محمدحسین پاپلی یزدی


برچسب‌ها: گزیده، کتاب، شازدۀ حمام، محمد حسین پاپلی یزدی
نویسنده:  آیِ با کلاه | در ساعتِ 19:36 | لینک  | 

فاصله معنادار...
ما را در سایت فاصله معنادار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farfaraway بازدید : 27 تاريخ : شنبه 11 فروردين 1403 ساعت: 21:16